هنوز دارید خودتان را به خاطر اشتباه کوچکی که هفته پیش مرتکب شدید، سرزنش میکنید؟ یا شاید هم از حالا به فکر گزارشی هستید که باید ماه بعد در محل کارتان ارائه دهید؟ بگذارید ببینم، احیانا شما به اختلال overthinking دچار نیستید؟
اگه موفق نشید که این جریان بیوقفه افکار رو حداقل آهستهتر کنید، ممکنه در حالت اضطراب دائمی قرار بگیرید. البته که همه ما تمایل داریم هر از گاهی به یه موقعیت بیش از حد فکر کنیم، اما اگه ساعتها مشغول نگرانی در مورد مسائل بیاهمیت باشید، احتمالا برای حفظ آرامش و تمرکزتون مجبور خواهید شد که به شدت تلاش و حتی تقلا کنید.
چرا اختلال overthinking بد است؟
نشخوار فکری، هرچند اگه اصطلاحا یادش بگیرید مزایایی هم داره، برای خیلی از افراد صرفا مزاحمت ایجاد میکنه و بس. و اگه از دیدگاه علمی بخوایم به قضیه نگاه کنیم، باید بگم که فکر کردن بیش از حد میتونه روی سلامت عمومی شما هم تأثیر بذاره.
میپرسید چطور؟ بخشهای بعد رو ببینید:
اختلال overthinking میتواند جرقه اختلالات دیگر باشد
تمرکز دائم روی اشتباهات گذشته، مشکلات و کاستیهای که داریم، احتمال ابتلای ما به مشکلات روانی رو افزایش میده. در واقع فکر بیش از حد میتوانه شما رو در یه چرخه معیوب قرار بده که شکستن اون هم به این راحتیها نیست.
اختلال overthinking آرامش روانی شما رو مختل (و گاهی رسما اون رو ویران) میکنه؛ و با از دست دادن آرامش ذهنی، تمایل به تفکر بیش از حد باز هم جوانه میزنه.
اختلال overthinking توانایی حل مسئله را تحت تاثیر قرار میدهد
به عنوان یه اورتینکر، احتمالا مسائل رو هم بیش از حد تحلیل میکنید. بیشتر اورثینکرها فکر میکنند که تکرار برخی موقعیتها یا مشکلات در سرشون به اونها کمک میکنه تا بهتر بر اونها غلبه کنند. به نظر من هم تا یه جاهایی درست میگن، اما مطالعات کاملا عکس این موضوع رو به اختلال overthinking نسبت میدن.
طبق این پژوهشها، تجزیه و تحلیل بیش از حد در توانایی فرد برای حل مشکلات اختلال ایجاد میکنه، چون باعث میشه به جای پیدا کردن راه حل روی مشکل مترکز بشید و موقعیتهایی رو تصور کنید که ممکنه هرگز اتفاق نیفتند.
البته از حق نگذریم، افرادی هم هستند که بدجور در مرداب این مشکل فرو میرن. مثلا ممکنه انتخابهای ساده مثل انتخاب لباس برای یه رویداد یا تصمیمگیری برای محل تعطیلات بعدی، برای اونها به موقعیت مرگ و زندگی تبدیل بشه. اما اختلال overthinking و این همه تفکر بیش از حد هرگز به اونها در انتخاب بهتر کمک نمیکنه.
اختلال overthinking خواب را مختل میکند
اگر بیش از حد فکر میکنید، احتمالا خواب خیلی باکیفیتی هم ندارید. دلیلش خیلی ساده است؛ وقتی که ذهن شما در آرامش نباشه، بدنتون بهتون اجازه نمیده با خیال راحت بخوابید.
نشخوار ذهنی درباره همهچیز و نگرانی دائم درباره چیزهایی که کنترل کمی روی آنها دارید یا اصلا نمیتونید کنترلشون کنید، باعث میشه شبها کمتر بخوابید. بنابراین، تفکر بیش از حد کیفیت خواب شما را مختل میکنه و باعث میشه صبح روز بعد هم از دنده چپ بیدار بشید.
چگونه از overthinking جلوگیری کنیم؟
برای کنترل فکر بیش از حد، اینها رو در ذهن داشته باشید:
- حواستون به لحظه حال باشه.
- بپذیرید که برخی چیزها خارج از کنترل شماست.
- برای حفظ آرامش ذهن مدیتیشن رو هم امتحان کنید.
- یه دفتر خاطرات داشته باشید و افکارتون رو یادداشت کنید.
- خودتون رو آموزش بدید تا هر چند وقت یکبار به خودتون اعتماد کنید.
- نسبت به زندگی خوشبینتر باشید، و به خودتون هم زیاد سخت نگیرید.
- حواس خودتون رو پرت کنید، مثلا ورزش کنید یا سرگرمی موردعلاقهتون رو انجام بدید.
- برای زمانی که به خودتون «اجازه میدید» بیش از حد فکر کنید، محدودیت زمانی تعیین کنید.
- با یه متخصص بهداشت روان (درمانگر یا روانپزشک) آموزشدیده درباره اختلال overthinking صحبت کنید.
برای درمان اورتینکیگ قبلا هم مفصلتر در این مقاله (که به ترفندهای زود-جواب-بده میپردازه) و این مقاله (که ریشهایتر موضوع رو بررسی میکنه) صحبت کردم.
در آخر
اختلال overthinking میتونه زندگی شخصی، عاطفی، اجتماعی و کاری فرد رو تحت تاثیر قرار بده. به همین خاطر شاید تشخیص اون سخت نباشه، اما فهمیدن اینکه چطور جلوی زیاد فکر کردن رو بگیرید، کار سادهای نیست؛ و بعضا بدون تعامل با دیگران کاملا غیرممکن میشه. چون وقتی تنها هستیم، بیش از حد فکر نکردن از همیشه سختتر میشه.
الیته نباید این نکته رو هم فراموش کنیم که حتی در صورت کمک گرفتن از متخصص، روند درمان نشخوار فکری و کنترل افکار منفی به تمایل خود فرد برای ایجاد تغییر هم برمیگرده. برای غلبه به این موضوع باید دیدگاهتون رو بهروز کنید، و فعالانه افکاری که باعث گمراهی شما میشن رو دور بزنید.
برای حمایت از سایت و ادامه فعالیتاش میتونید از طریق وبسایت «حامی باش» اقدام کنید