اگه کسی ازتون بخواد که یه آدم برونگرا یا درونگرا رو توصیف کنید، احتمالا خیلی راحت میتونید اینکار رو انجام بدید؛ چون دوتا تصویر متمایز میاد تو ذهنتون: اونی که تو مهمونی مرکز توجه برونگراست، و اونی که دیر میاد زود میره درونگراست. اما اگه هیچوقت حس نکردید که هیچکدوم از اینها حق مطلب رو درباره شما (در موقعیتای اجتماعی) ادا نمیکنه، باید بریم سراغ گزینه سوم: شاید شما میانگرا یا Ambivert باشید.
میانگرایی (Ambiversion) که نه به اندازه برونگرایی معروفه و نه به اندازه درونگرایی، شخصیتی رو توصیف میکنه که بین این دو قرار میگیره. یه طیف رو در نظر بگیرید که یه طرف درونگرایی و طرف دیگه برونگرایی قرار داره؛ میانگرایی بین اینها (و احتمالا نه دقیقا وسط اونها) قرار داره.
رونالد ریجو (Ronald Riggio)، دکترای روانشناسی در کالج کلرمونت مککنا (Claremont McKenna) توضیح میده که: “شخصیت میانگرا کسی هست که هم ویژگیهای یه برونگرا و هم ویژگیهای یه درونگرا رو بروز میده. این فرد میتونه وقتی موقعیت اقتضا میکنه شکلی برونگرا و اجتماعی رفتار کنه، یا ساکتتر و خوداندیشتر باشه.”
یعنی اگه به مهمونیای که تو مقدمه گفتم دوباره فکر کنید، یه درونگرا بعد از یه ساعت به رفتن فکر میکنه، یه میانگرا میتونه چندساعتی اونجا بمونه، و دوست برونگرامون تا آخر مجلس اونجاست. این مثالیه که مایکل آلسی (Michael Alcée)، دکترای روانشناسی بالینی و نویسنده، برای توصیف این شخصیت میزنه.
اگه این شرایط براتون به طرز مشکوکی آشناست، باید بگم که شما تنها نیستید. اینجا با هم میبینیم میانگرایی چیست، و چه نشونههایی داره.
میانگرایی چیست؟
کارل یونگ، روانپزشک سوئیسی که خالق مفاهیم «برونگرا» و «درونگرا» است، واژه «میانگرا» رو ابداع نکرد، ولی معتقد بود که هیچکس 100% برونگرا یا درونگرا نیست.
به گفته آلسی ، افراد میانگرا همیشه به نوعی تعادلشون رو در موقعیتهای اجتماعی کنار دیگران حفظ میکنند، و وقتی تنها هستند سراغ فعالیتهای آرومتر میرن؛ دوتا حالت کاملا متفاوت که نهایتا میتونن نقاط قوت زیادی برای فرد داشته باشند.
اون همچنین میگه: “میانگراها راحتتر میتونند وارد محیطهای جدید بشوند، ریسک کنند، و کارهای نوآورانه انجام دهند. اما اونها ضمنا به اندازه کافی ادراکی و از نظر احساسی باهوش هستند که اتمسفر هرفضا رو تشخیص بدن.”
طبق گفتههای ریجو، درباره درصد افرادی که واقعا میانگرایی دارند، اختلاف نظر وجود دارد (برخی تخمینها تا 20% هم پایین میرن). اما اون میگه که اگه به برونگرایی-درونگرایی بهعنوان یه طیف نگاه کنیم، “اونموقع افراد زیادی هستند که در ناحیههای میانی قرار میگیرند”.
جالبه بدونید در طول سالها، نامهای دیگهای هم به میانگراها نسبت داده شده، از جمله:
- درونگراهای برونگرا (Outgoing Introverts) که میتونند در موقعیتهای خاص یا با افراد خاص و اصولا وقتی عشق میکنند برونگرا باشند.
- برونگراهای ضداجتماعی (Antisocial Extroverts) که قبل معاشرت به یه مقدار زمان نیاز دارند تا دوباره شارژ بشن، یا بیشتر از برونگراها دوست دارن تنها باشند.
- و درونگراهای اجتماعی (Social Introverts) که توی یه مطلب دیگه زیر و بمشون رو بررسی کردم.
میانگرایی در مغز چطور تجربه میشه؟
از نظر بیولوژیکی، بخشی از چیزی که به شکلگیری شخصیت افراد کمک میکنه، واکنش مغز به دوپامین هست؛ یه انتقالدهنده عصبی که در لحظههای مرتبط با لذت و پاداش فعال میشه.
به گفته محققان دانشگاه کورنل (Cornell)، برونگراها در مقایسه با میانگراها و درونگراها، سیستمهای دوپامین خیلی فعالتری دارند، که “در نهایت دلیل بیشتری برای هیجانزده بودن درباره دنیای بیرون و تعامل با اون بهشون میده”. اما از اون طرف، افراد درونگرا نسبت به دوپامین حساسیت بیشتری دارند. بنابراین مقدار کمی از اون هم براشون کافیه و لازم نیست درگیر جمعهای شلوغ بشن.
برای اونهایی که میانگرایی دارند، هدف اصلی پیدا کردن تعادلی مناسب از ایندو هست. آلسی توضیح میده که میتونید میانگراها رو خودروی هیبریدی در نظر بگیرید، برونگراها رو خودروی دیزلی، و درونگراها رو خودروی الکتریکی. بنابراین، میانگراها هم کاملا شارژ شوند و هم سوخت داشته باشند تا بتونند بهترین عملکرد رو داشته باشند.
آلسی ادامه میده که: “داشتن ماشین گازسوز یا الکتریکی اصلا بد نیست؛ اما باید بدونید که دارید چی میرونید. نکته جالب درباره میانگراها اینه که میتونید انواع بنزین رو توی باکشون بریزید (که عالیه)، اما اگه شارژش نکنید، اون ماشین درست کار نخواهد کرد.
آیا میانگرایی یک مفهوم واقعیست؟
این موضوع به شدت مورد بحثه، و موافقها و مخالفهای خودش رو داره. برخی از کارشناسها میگن که میانگراها قطعا وجود دارند، و برخی دیگه معتقدند که این اصطلاح برچسبی هست که برای توصیف افرادی استفاده میشه که احساس میکنند به خوبی در گروههای درونگرا یا برونگرا قرار نمیگیرند.
یه سری هم ار بیخ و بن حتی استفاده از این کلمه (میانگرا) رو منع میکنند و میگن درستاش اینکه شما با همون کلمات “درونگرایی” و “برونگرایی” خودتون رو توصیف کنید؛ مثلا به جای اینکه بگید میانگرا هستید، بگید من 45% برونگرام و 55% درونگرا.
این افراد باور دارند که چون میانگرایی به طور مستقل قابل تعریف نیست و وامدار مفهومِ دو سرِ طیف هست، به طور مجزا وجود نداره. اونها دلایل دیگهای رو هم عناون میکنند؛ از جمله اینکه میانگرایی ذاتا ویژگی منحصربهفردی نداره.
این دیدگاه شخصا من رو به فکر فرو برد؛ اما از طرف دیگه، نباید فراموش کنیم که گروه بزرگی از افراد معتقدن که حتی “درونگرایی” و “برونگرایی” هم وجود ندارند (در مقاله «درونگرایی چیست؟» این موضوع رو بیشتر شکافتم). پس شاید بهتره بگم قضاوت به عهده خودتون!
از طرف دیگه، میتونیم بگیم که همهچیز به تعریف دقیق ambivert برمیگرده:
- اگه یه میانگرا رو به عنوان فردی تعریف کنید که کاملا یکنواخت بین درونگرایی و برونگرایی تقسیم شدند، پس نه، میانگراها وجود ندارند. هیچکس دقیقا نصف درونگرا نصف برونگرا نیست.
- اگر یه میانگرا رو به عنوان فردی تعریف کنید که هم گرایشهای درونگرایی و هم گرایشهای برونگرایی رو نشون میده، بله، میانگراها وجود دارند. همه افراد روی این سیاره ویژگیهای درونگرایی و برونگرایی دارند؛ اصلا این بخشی از چیزیه که ما رو تبدیل به یه انسان میکنه. غیرممکنه که هرکدوم از ما صرفا درونگرا یا برونگرا باشیم.
علائم میانگرایی چیست؟
– یه شب ایدهآل برای شما هم میتونه شام خوردن با دوستاتون باشه، هم کتاب خوندن گوشهی دنج اتاقتون
ریجو میگه که افراد میانگرا در تعاملات اجتماعی خوباند، اما برای زمان تنهاییشون هم ارزش قائل هستند.
– حس میکنید که انرژیتون سریع خالی میشه، اما مطمئن نیستید که چرا
آلسی میگه: “میانگراها، که فکر میکنند بیشتر برونگرا یا درونگرا هستند، ممکنه سعی کنند انرژیشون رو از منبع مربوطهی درونگرایی/برونگرایی (یعنی دنیای درون یا دنیای بیرون) تامین کنند. اما در واقع، وقتی یه فرد میانگرا بیش از حد جنبههای درونگرا یا برونگرا خودش رو تجربه میکنه، این عدم تعادل هست که باعث میشه حس کنند خالی از انرژی هستند.
– گل مجلس نیستید؛ اما مثل یه گلدون گل هم ساکت نیستید
ریجو این رو حالتی “مِلو”تر (Mellow) در موقعیتهای اجتماعی توصیف میکنه.
– یه فروشنده عالی هستید
در یه مطالعه در سال 2013، آدام گرانت (Adam Grant)، استاد روانشناسی در دانشگاه پنسیلوانیا، درباره چیزی که اون رو «مزیت میانگرایی» (The Ambivert Advantage) نامید، در موقعیتهای فروش نوشت.
هرچند فرض بر این بود که برونگراها توی این سناریوها و جلسه با مشتریها می درخشند، گرانت نوشت که میانگراها میتونند بهتر با اونها ارتباط برقرار کنند و به نیازهاشون گوش بدن. چیزی که اونها رو در زمینه فروش به یه ستاره تبدیل میکنه.
– دوستاتون مطمئن نیستند که درونگرا هستید یا برونگرا
ریجو میگه: “گاهی اوقات، اینکه بقیه واقعا نتونند تشخیص بدن که شما کدومیک از اینها هستید، میتونه به این معنی باشه که وسط این طیف قرار دارید.
علاوه بر این، به دلیل جنبه برونگراشون، مردم بیشتر فکر میکنند که میانگراها کاملا برونگرا هستند. بنابراین وقتی همین فرد جنبههای آرومتر و ساکتتر خودش رو نشون میده (مثلا میره تو لاک خودش)، دوستاش گیج میشن.
– شلوغی و سروصدا شما رو آزار نمیده، اما موقع تنهایی هم احساس بی قراری نمیکنید
ریجو میگه این تعادل بین برونگرایی و درونگرایی به پایدارتر کردن افراد میانگرا از نظر عاطفی کمک میکنه.
– احساس میکنید مهارتهای اجتماعی خوبی دارید
ریجو اضافه میکنه که این موضوع بدین معنی هم است که میانگراها در تعاملات اجتماعی مؤثرتر از افراد غیر میانگرا هستند.
– از مکالمات عمیق لذت میبرید، البته تا حدی
آلسی میگه یه Ambivert دوست داره وارد گروههای کوچک و بزرگ بشه و باهاشون تعامل کنه، اما از یه جایی به بعد حس میکنه به دیوار برخورد کرده و باید بره سراغ یه فعالیت ساکتتر و کمتحرکتر.
– ژرفنگر هستید
آلسی افرادی با میانگرایی رو اینطور توصیف میکنه: “اونها میتونند چیزی که افراد دیگه از سر میگذرونند درک کنند، و به موقعیتهای اونها هم از نظر فکری و هم از نظر احساسی پاسخ بدن.”
– هیچوقت حس نکردید واقعا درونگرا/برونگرا هستید
اگه حس میکنید با هیچیک از این دو مفهوم ارتباط جدی برقرار نمیکنید، شاید میانگرایی دقیقتر از اونها بتونه حال و هوای شما رو توصیف کنه.
تجربه شما از میانگرایی چیست؟
در حالی که بحثهای زیادی درباره اصطلاح “میانگرایی” وجود داره، میتوانیم از یه چیز 100% مطمئن باشیم، و اون اینه که مفهوم ambivert باعث ایجاد گفتگوهای جالب زیادی درباره انواع شخصیت و رفتار انسانی شده که ذاتا خیلی هم چیز خوبیه. هرچی نباشه، به قول اونورِ آبیها، دانش قدرته (Knowledge is power).
پس هرجای این طیف باشید، شناخت بهتر شخصیت میتونه بهتون کمک کنه تا خودتون و دنیای اطراف رو بهتر بشناسید. منتظر نظرات و تجربههاتون درباره این مفهوم هستم؛ و اگه مایلاید از سایت و ادامه فعالیتاش حمایت کنید، میتونید از طریق «حامی باش» اقدام کنید.