همونطور که در مقاله «انواع درونگرایی» دیدیم، افراد درونگرا رو میتونیم در چهار گروه اصلی قرار بدیم: درونگرای اجتماعی، متفکر، مضطرب و خویشتندار یا محافظهکار. اینجا قصد داریم گروه اول و ویژگیهای اونها رو دقیقتر بررسی کنیم.
میدونیم که در شرایط مناسب و ایدهآل، یه فرد درونگرا میتونه به اندازه یه آدم برونگرا از معاشرت لذت ببره. و به طور خلاصه، درونگراهایی که خیلی از اینکار لذت میبرند رو میتونیم به عنوان درونگرای اجتماعی طبقهبندی کنیم؛ به خاطر نیازی که به تعامل منظم با دیگران دارند.
درونگرایی اجتماعی دقیقا مثل برونگرایی نیست. اما نیاز اونها به تماس اجتماعی هم غیرقابل انکاره؛ این در واقع انگیزه بسیاری از اقدامات اونهاست!
درونگرای اجتماعی کیست؟
مثل سایر افراد درونگراها، قرار گرفتن در موقعیتهای اجتماعی انرژی درونگراهای اجتماعی رو هم تخلیه میکنه. وقتی ایونتها و تعاملات معمول تموم میشه، این افراد ممکنه کاملا خسته باشند و بخوان برای مدتی از دست همه فرار کنند.
اما با این وجود، چنین تعاملهایی برای سلامتی و شادی اونها حیاتیه. مهم نیست برخوردهای اجتماعی چقدر اونها رو خسته کنه، وقتی سر حال بشن دوباره میرن سراغاش!
این انرژی ذهنی، جسمی و عاطفیای که یه درونگرای اجتماعی خرج میکنه، کاملا برای اون ارزشاش رو داره؛ چون نتیجه تعاملات بینفردی رو فوقالعاده رضایتبخش و مفید میدونه.
اونها در زندگیشون به افراد دیگه احتیاج دارند و اگه ارتباطشون رو با افرادی که بیشترین لذت رو براشون داره قطع کنند، احساس پوچی و محرومیت میکنند.
درونگرای اجتماعی مثل آدمیه که از کارهای هیجانانگیز میترسه (مثلا بانجی جامپینگ)، اما بعد از انجاماش به شدت احساس آرامش داره. همچنین، هیجانی که تجربه میکنند باعث میشه دوباره و دوباره اون کار رو انجام بدن.
بسته به شخصیت و ترجیحاتشون، این افراد میتونند از معاشرت با دوستای صمیمی، اعضای خانواده، همسایههای باحال!، همکارها و … لذت ببرند؛ عملا هر فرد جذابی که داستانهای جالبی برای گفتن داره.
علیرغم ذات درونگرایی که دارند، درونگراهای اجتماعی واقعا قدر بودن کنار دیگران رو میدونند؛ البته نه همیشه، بلکه به اندازه بازههای معین و مشخص.
ویژگیهای خاص درونگرایی اجتماعی چیست؟
درونگراهای اجتماعی در یکسری خصوصیات با برونگراها شباهتهایی دارند، اما تفاوتهای مهمی هم بین اونها وجود داره. مثلا:
ترجیح میدهند با افرادی که از قبل میشناسند تعامل داشته باشند
برونگراها معمولا در هر محیطی احساس راحتی میکنند و سریع با چند نفر رفیق میشن. اما کسی که درونگرایی اجتماعی داره، ترجیحاتاش کاملا مشخصه. اونها معمولا کنار افرادی که میشناسند و قبلا باهاشون تعامل داشتند و وقت گذروندند، احساس راحتی و آرامش بیشتری میکنند.
اما اگه اون رو در موقعیتی قرار بدید که فقط باید با آدمهای جدید سروکله بزنه، ممکنه احساس ناکافی بودن بهش دست بده و مضطرب بشه. در این حالت اونها به جای اینکه در جمع مشارکت داشته باشن، از گفتگو اجتناب میکنند، حتی اگه در اعماق وجودشون بخوان در جمع حل بشن.
اما کنار افراد آشنا، شور و شوق این افراد فوقالعادهست. اونها با کمال میل بحث رو آغاز و اون رو هدایت میکنند، حتی اگه کسی اینکار رو انجام نده.
درونگراهای اجتماعی فعالیتهای گروهی رو دوست دارند
وقتی درونگراهای اجتماعی با کسانی وقت میگذرونند که مثل اونها به چیزهای مشابهی علاقه دارند (فیلم، بازی، ورزش و …)، کاملا راحت هستند و عملا از بودن در چنین گروهی لذت میبرند.
در این سناریوها، اون “فعالیت” خاص توجه همه رو جلب میکنه. به همین خاطر مکالمهها به طور طبیعی اتفاق میافته و جلو میره. علاوه بر اون، فرد درونگرا لازم نیست نگران در مرکز توجه قرار گرفتن باشه.
برای افرادی که درونگرایی اجتماعی دارند، فعالیتهای گروهی یه راه ایدهآل برای مشارکت در جمعهای گوناگون هست. انرژی همه مثبته و همه با هیجان میان تا خوش بگذرونند، چی از این بهتر؟
حتی گاهی اوقات فرد دورنگرا مجبور مکالمهای رو استارت بزنه یا اون رو ادامه بده، و صرفا میتونه از ناظر بودن و مشارکت گاه به گاه لذت ببره.
اونها (مثل درونگراهای معمولی) صحبتهای سطحی رو دوست ندارند
یکی از معروفترین خصوصیات افراد درونگرا، بیزای اونها از گپوگفتهای کوتاه و سطحیه (یا همون Small Talk). درونگراهای اجتماعی هم از این قاعده مستثنی نیستند. اونها چنین مکالمههایی رو مصداق اتلاف وقت و انرژی، و مانعی برای صحبتهای عمیق(تر) میدونند.
البته این افراد میدونن که متاسفانه بیشتر روابط جدید با همین صحبتها شروع میشه؛ و ممکنه حداقل یکبار مشارکت در این مکالمهها ضروری باشه، به همین خاطر بیشتر افراد درونگرا سعی میکنند این مهارت رو تا حدودی در خودشون پرورش بدن.
با این وجود وقتی یه درونگرای اجتماعی مجبور میشه درگیر صحبتهای کوتاه بشه، اصلا به چشم یه فرصت خوب برای بیشتر شناختن دیگران به اون نگاه نمیکنه. این وضعیت در بهترین حالت برای اونها مثل یه استراتژی بقاست!
عاشق موقعیتهاییاند که در آنها صحبت کردن لازم نیست
هر فردی که درونگرایی اجتماعی داره از یه مکالمه خوب لذت میبره، به شرطی که اون فرد رو بشناسه یا بالاخره به نحوی با اون احساس راحتی بکنه. اما این تعاملات هنوز هم میتونند استرسزا باشند. برای همین، درونگراهای اجتماعی از تعاملاتی که زیاد به صحبت کردن ندارند، استقبال میکنند.
درست همونطور که بسیاری از افراد درونگرا دوست دارند در کنسرتها، نمایشها، رویدادهای ورزشی یا سخنرانی شرکت کنند. در این محیطها، اونها می تونند بخشی از یک جمعیت بزرگ باشند، سرگرم بشن، از فعالیت لذت ببرند، و مثل بقیه از انرژی گروه تغذیه کنند.
البته اونها برای کمک و اضافه کردن به این انرژی هم انگیزه دارند، به همین دلیل اونها از جمله کسانی هستند که همیشه مشتاقانهترین واکنشها رو از خودشون نشون میدن (مثلا تشویق کردن).
مرزهای خود را دارند و میخواهند به آنها احترام گذاشته شود
بذارید قبل از اینکه تو ذهنتون بگید “خب همه همینطور هستند” (و واقعا هم همینطوره) بیشتر توضیح بدم.
برونگراها معمولا در هر زمان و مکانی برای گفتگو آماده هستند. اونها از معاشرت انرژی (و حتی انگیزه) میگیرند؛ و هرچند مجبور نیستند برای شاد بودن همیشه صحبت کنند، اما به ندرت فرصت یه بحث نشاطآور رو هم از دست میدن!
اما یه درونگرای اجتماعی ترجیح میده سطح مشارکت اجتماعی خودش رو کنترل کنه. تعامل با دیگران به انرژی نیاز داره؛ و اونها فقط میتونند برای مدتی انرژیشون رو به اینکار اختصاص بدن. بعدش هم باید با خودشون خلوت کنند و باتریهای ذهنی و عاطفیشون رو دوباره شارژ کنند.
در نتیجه، اونها همیشه هم پذیرای تلاش بقیه برای شروع گفتگو نیستند. در چنین مواقعی اونها با عقبنشینی دیگران رو مطلع میکنند که الان به حریم خصوصیشون احتیاج دارند.
دنبال دوستان برونگرا میگردند
چرا؟ تا برای به دوش کشیدن بار مکالمه بهشون کمک کنند! یه درونگرای اجتماعی از معاشرت واقعا لذت میبره. ولی آدمی هم نیست که بخواد مکالمه رو همیشه (یا حتی بیشتر اوقات) آغاز کنه و ادامه بده.
اونها شاید استاد مکالمه با بهترین دوستهاشون یا اعضای خانواده باشند، اما به طور کلی ترجیح میدن که بیشتر گوش کنند و به شکل استراتژیکتری به بحث کمک کنند.
به همین دلیل، درونگراهای اجتماعی معمولا از وقت گذروندن در جمع دوستان برونگرا لذت میبرند. چنین افرادی رهبری فعالیتهای گروهی رو به عهده میگیرند، که فشار روی آنها برای استارت زدن کارها رو کم میکنه. را برای شروع کننده بودن کاهش می دهد.
افرادی با درونگرایی اجتماعی دوست ندارند که همیشه در حاشیه بمونند؛ اما همزمان مایل نیستن که همیشه در مرکز توجه باشن. در رویدادهای اجتماعی گوناگون، همراهان برونگرا به اونها کمک میکنند تا چنین تعادل دلپذیری رو تجربه کنند.
درونگرای اجتماعی چه ویژگیهای دیگهای داره؟
هنوز مطمئن نیستید که شما (یا فلان فرد مدنظرتون) درونگرای اجتماعی هست یا نه؟ این نشونهها شاید بتون کمکتون کنه:
- یه راه خیلی ساده اینه که نظر دوستان و اعضای خانوادهتون رو بپرسید. اگر همه اونها متفقالقول بگن که بله شما درونگرایید، احتمالا یه درونگرای اجتماعی نیستید.
- حتی افرادی با درونگرایی شدید هم از درجههایی از معاشرت لذت میبرن. پس مشارکت مشتاقانه در برخی گفتگوها لزوما به معنی درونگرایی اجتماعی نیست. شما باید علاقهای به معاشرت نشون بدید که به وضوح بیشتر از درونگراهای معمولی باشه. البته اگر اینطور باشه، ممکنه بعضی از دوستها و اعضای خانواده ماهیت درونگرای شما رو تشخیص ندن.
- یه شاخص دیگه رویکرد شما نسبت به رویدادهاییه که درونگراها معمولا از اونها فاصله میگیرن، مثلا مهمونیهای بزرگ، جمعهای خانوادگی، تجدید دیدار با همکلاسیها، ایونتهای کاری و هر رویداد دیگهای که انتظار میره فرد تعامل زیادی با آدمهای آشنا یا غیر آشنا داشته باشه، عملا همه. اگر واقعا از حضور در این رویدادها لذت میبرید، حداقل در مواردی، این میتونه یه نشونه خوب برای درونگرایی اجتماعی باشه.
- تمایل به ریسکهای اجتماعی هم یه علامت دیگهست. یه درونگرای اجتماعی واقعی به دیگران احتیاج داره؛ حداقل اونقدری که هرازگاهی گفتگو رو استارت بزنه (حتی اگه اون رو معذب کنه). اگر دوست یا خویشاوند نزدیکی نداشته باشن که در این زمینه بهش تکیه کنند، اگه فردی رو به اندازه کافی جالب ببین، گفتگو رو شروع میکنن.
- این مدل درونگراها در موقعیتهای اجتماعی همیشه ریسکپذیر نیستند؛ چون این وضعیت میتونه براشون به شدت دشوار بشه. اما تمایل اونها برای یه زندگی اجتماعی پر جنب و جوش واقعا قویه! و اگه مدت طولانیای رو بدون ارتباط انسانی معنادار بگذرونند، گامهای جسورانهای برای پایان دادن به انزوای خود برمیدارند.
خب، با این اوصاف آیا شما درونگرای اجتماعی هستید یا نه؟
اگه مایلاید از سایت و ادامه فعالیتاش حمایت کنید، میتونید از طریق «حامی باش» اقدام کنید