عبارت “فواید عصبانیت” برای خیلیها ممکنه عجیب به نظر بیاد. هرچی نباشه، خشم در مقایسه با احساسات مثبتی مثل شادی یا امید حسابی منفوره. این موضوع شاید ریشه در دلایل اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و البته نمود پیامدهای مخرب عصبانیت مثل پرخاشگری و خشونت داشته باشه. حتی خیلیها باور دارند که اصلا چیزی به عنوان فواید عصبانی شدن نداریم، و بدون این احساس زندگی خیلی بهتری خواهیم داشت.
با این وجود، جالبه بدونید که روز به روز روانشناسان اجتماعی و تکاملی، دانشمندان مغز و متخصصان بهداشت روان بیشتری اظهار میکنند که خشم ویژگیهای ارزشمندی داره و میتونه برای انسان مفید هم باشه. بریم ببینیم فواید خشم شامل چه مواردی میشه.
فواید عصبانیت چیست؟
از منظر تکاملی، همه احساسات در شرایط خاص و زمانی که در حد مناسبی تجربه بشن، لازم و مفید هستند؛ و منابع عملکرد مؤثر در جهت یه هدف مطلوب رو فراهم میکنند. مثلا سطوح خاصی از استرس و اضطراب (و نه درجات فلجکننده اونها) ما رو هل میده تا عملکرد بهتری از خودمون نشون بدیم. یا مثلا غم و اندوه، هرچند که ما رو خموده میکنه، به دیگران نشون میده که برای بهبودی و التیام به کمک و حمایت نیاز داریم.
به همین ترتیب، فواید عصبانیت رو هم باید در نظر گرفت. خشم خفیف تا متوسط میتونه به ما کمک کنه تا به جلو رفتن ادامه بدیم. البته خشم شدید یا مزمن میتونه برای سلامتی ما مضر باشه.
نکته اینجاست که خشم فقط یه واکنش تهاجمی نیست. این حس معمولا اطلاعاتی رو در اختیار ما قرار میده که به کمک اونها میتونیم بهتر با دنیای اطراف (و همچنین خودمون) تعامل داشته باشیم. اگه خشم رو چیزی بدونیم که ما رو آگاهتر میکنه، میتونیم در موقعیتهای گوناگون واکنش بهتری داشته باشیم.
اگر این حس رو سطح مناسبی تجربه کنیم، اینها فواید عصبانی شدن برای ما خواهند بود:
خشم برای کمک به بقا طراحی شده است
اصولا احساسات برای حفظ امنیت ما تکامل پیدا کردهاند. مثلا واکنش “مبارزه” رو در نظر بگیرید؛ این واکنش طوری در ما تکامل یافته تا بتونیم از خودمون در برابر دشمن یا خطر دفاع کنیم. و این واکنش حیاتی ریشه در خشم داره.
خشم در نیاز اولیه ما به بقا و محافظت در برابر تهدیدها نهفته است. خشم افراد رو وادار میکنه تا در برابر خطارت بسیار هوشیارتر و متمرکزتر باشند. وقتی که مورد تهدید یا حمله یه عامل تهدیدکننده قرار میگیریم، خشم به طور خودکار فعال میشه و ما رو وادار میکنه تا برای محافظت از خودمون سریع و با قدرت عمل کنیم.
خالی کردن خشم آرامشبخش است
یکی دیگه از فواید عصبانیت، که در واقع فایده ابراز اون هست، خاصیت آرامبخش اونه. وقتی عصبانی میشید، دردی جسمی و روحی آزاردهنده رو تجربه میکنید. این وضعیت خشم شما رو به شدت برمیانگیزه تا یه حرکتی بزنید!
به این ترتیب، خشم بهتون کمک میکنه تا با تخلیه تنشی که در بدنتون هست با استرس کنار بیایید، و با انجام این کار اعصاب شما رو آرام میکنه. به همین خاطر هست که وقتی موقع عصبانیت واکنشی از خودتون نشون میدید، بعدش احساس آرامش میکنید.
ایجاد حس کنترل از فواید خشم است
عصبانیت با نیاز عمیق ما به کنترل ارتباط داره. خشم از چیزی که مال ماست محافظت میکنه؛ و به ما کمک میکند تا احساس مسئولیت کنیم، نه درماندگی. کارکرد خشم اینه که برای افزایش رفاه فرد، هزینههایی رو به دیگران تحمیل کنه یا جلوی منافع اونها رو بگیره.
افرادی که خشمشون رو به درستی تجربه میکنند و اون رو نشون میدن، نسبت به افرادی که خشمشون رو سرکوب میکنند، از فواید عصبانی شدن کاملا بهرهمند میشن و اساسا در موقعیت بهتری برای برآوردنه کردن نیازها و کنترل زندگیشون هستند. با این وجود، خیلی مهمه که مواظب حس قدرتی باشید که خشم بهتون میده تا بهش اعتیاد پیدا نکنید.
عصبانیت به ما انرژی میدهد
از منظر بقا (survival)، وقتی تلافی میکنیم و باعث میشیم که دیگرن از ما بترسند، در حال دفاع کردن از خودمون هستیم. یکی از مهمترین فواید عصبانیت اینه که وقتی کسی بخواد به ما صدمه بزنه، خشم از ما محافظت میکنه. این بهمون قدرت و یه حالت تهاجمی میده تا بتونیم بر دشمن قویتر غلبه کنیم.
در موقعیتهای روزمره هم خشم به عنوان یه نیروی مثبت عمل میکنه؛ نیرویی که به ما کمک میکنه تا از خودمون دفاع کنیم، و راهحلهای خلاقانهای برای چالشهایی که با اونها روبرو هستیم پیدا کنیم. خشم هوشیاری رو افزایش میده، و موانعی که در مسیر هدف ما قرار دارند رو از بین میبره؛ مخصوصا اگر بتونیم این حس رو از تمایل به آسیب رسوندن یا تخریب جدا کنیم.
عصبانی شدن ما را برای حل مشکلات ترغیب میکند
بیشتر فواید خشم در اصل قراره کیفیت زندگی ما رو بالا ببرند. وقتی حس میکنیم اوضاع درست نیست، ممکنه عصبانی بشیم. اگه همهچیز سر جاش نباشه و به تغییر احتیاج داشته باشه، خشم ما رو به انجام کاری سوق میده و تشویقمون میکنه تا راه حل مشکلات رو پیدا کنیم.
خشم زمانی ایجاد میشه که با چیزی روبرو بشیم که نیاز(های) ما رو مسدود میکنه. اینجا فواید عصبانی شدن شامل آماده کردن ما برای مقابله با مانعهای موجود در مسیر میشه تا بتونیم به جایی که میخوایم برسیم.
حساسیت به بیعدالتی از فواید عصبانیت است
تقریبا همه ما زمانی که از حقوقمون محروم میشیم، یا با توهین، بیاحترامی، بیعدالتی و استثمار مواجه میشیم، خشم رو تجربه میکنیم. خشم به عنوان یه سیستم داخلی عمل میکنه که به ما میگه چیزی درست نیست، و یه نفر با ما ناعادلانه رفتار کرده.
کمک به برقراری ارتباط با دیگران هم از فواید خشم هست؛ مخصوصا وقتی که به یه نفر میگید: “بهتره با من منصفانه رفتار کنید؛ در غیر این صورت جواب این رفتار رو میگیرید”.
در سطح جهانی، دفاع از فقدان انصاف مانع از سوء استفاده از دیگران هم میشه. چنین خشمی حتی میتونه تغییرات مثبتی رو در جوامع ایجاد کنه، و هزینه اجتماعی بدرفتاری رو افزایش بده.
خشم ما را به سمت اهدافمان سوق میدهد
لیست فواید عصبانی شدن همچنان ادامه داره! خشم همچنین ما رو وادار میکنه تا اهداف مدنظرمون رو دنبال کنیم. وقتی به چیزی که میخوایم نمیرسیم، سر و کله خشم پیدا میشه و نشون میده که از هدفمون دور شدیم.
خشم سعی میکنه هر چیزی رو که مانع رسیدن ما به خواستههامون میشه رو از بین ببره. این حس بنیادین به ما انرژی میده و ما رو وادار میکنه تا برای دستیابی به اهدافمون بجنگیم، و در جهت آرمانهایی که داریم تلاش کنیم.
خشم خوشبینی میآورد!
فکر کنم اصلا انتظار نداشتید همچین چیزی جزو فواید عصبانیت باشه، اما واقعیت اینه که عصبانی شدن میتونه باعث ایجاد خوشبینی بشه. خشم ما رو تشویق میکنه تا به جای تمرکز روی درد، توهین و … روی چیزی که امیدواریم بهش برسیم تمرکز کنیم.
چیزی که فواید خشم رو شگفتانگیز میکنه اینه که اصولا سیستم خشم (در سطوح منطقیاش البته) چیزهایی رو هدف میگیره که دستیافتنی هستند، و کاری به چیزای غیرممکن نداره. موقع عصبانیت، معمولا درباره تواناییمون برای تغییر موقعیت خوشبین هستیم؛ و این به ما قدرت میده تا دست به اقدام بزنیم، و موقعیت نامطلوب رو به موقعیت مطلوب تبدیل کنیم.
خشم از ارزشها و باورهای ما محافظت میکند
یکی دیگه از فواید عصبانیت عمل کردن اون به عنوان شاخص و تنظیمکننده ارزش اجتماعی و شخصی هست. خشم زمانی فعال میشه که ارزشهای ما با موقعیتی که با اون روبرو هستیم، هماهنگ نباشد. در چنین موقعیتهایی، این حس ما رو از باورهای عمیق و قابل دفاعی که داریم آگاه میکنه.
همچنین، به ما انگیزه میده تا اختلاف موجود رو اصلاح کنیم، و برای تغییر وضعیت (یا باورمان) اقدام کنیم تا واقعیتی که با اون روبرو هستیم رو با ارزشهامون هماهنگ کنیم.
عصبانیت یک ابزار چانهزنی است
یکه دیگه از فواید عصبانی شدن عمل کردن اون به شکل ابزاری برای چانهزنی هست. حتما متوجه شدید که خشم معمولا زمانی فوران میکنه که کسی ارزش کمتری برای رفاه شما قائل بشه. خشم برای تنظیم مجدد موقعیت و افزایش ارزش ما طراحی شده. خشم همچنین موضع ما رو قویاً تأیید میکنه و ممکنه منجر به تبعیت دیگران هم بشه.
خشم باعث میشه طوری به تعارض پاسخ بدیم تا بتونیم به نفع خودمون معامله کنیم. علاوه بر اون، باعث میشه که دیگران هم در مواضع خود در برابر موضع ما تجدید نظر کنند. در واقع عصبانیت ما به طرف مقابل این علامت رو میده: “چیزی شما پیشنهاد میکنید برای من بسیار گران هست. اگر ارزشی که به من اختصاص میدید رو تغییر بدید (هزینه من رو کاهش بدید یا ارزش پیشنهادی رو بالا ببرید) بهتره!”
خشم همکاری را افزایش میدهد
شاید دیدن این مورد هم بین فواید خشم براتون عجیب باشه. ولی واقعیت اینه که اگه عصبانیت موجه باشه و پاسخ مناسبی هم به اون داده بشه، معمولا سوء تفاهم اولیه اصلاح میشه که باعث افزایش همکاری میشه.
خشم به دیگران نشون میده که گوش دادن به حرفهای ما مهمه؛ که ما احساس ناراحتی میکنیم و عاقلانه است که به حرفهای ما توجه بشه. عصبانیت ارتباط برقرار میکنه: “من از این موقعیت خوشم نمیاد، و ما باید با هم کار کنیم تا راه حل بهتری پیدا کنیم.”
عصبانیت باعث میشه که از خودتون دفاع کنید، و طرف مقابل رو به چالش بکشید. به این ترتیب، خشم مشوق همکاری هم هست.
خشم موقعیتهای مذاکره را بهبود میبخشد!
فواید عصبانیت میتونه شامل کسب نتایج بهتر در مذاکرههای تجاری هم بشه. از نظر تئوری و روی کاغذ به نظرتون شاید غیرمنطقی بیاد؛ اما در دنیای واقعی، وقتی دو نفر درحال مذاکره هستند، مذاکرهکنندهای که عصبانیتر به نظر میرسه ممکنه در موقعیت بهتری قرار بگیره تا توافق رو به نفع خودش تغییر بده.
از طرف دیگه، زمانی که یکی از طرفین معتقد باشه که مذاکرهکننده دیگه عصبانی هست، ممکنه تمایل بیشتری به سازش داشته باشه. در این رابطه، خشم به عنوان یک ابزار مذاکره برای متقاعد کردن، رسیدن به یه معامله یا بهبود موقعیت مذاکره استفاده میشه.
مشخصا خشم اینجا (و در بقیه موقعیتها) باید موجه باشه؛ وگرنه بیدلیل یا متظاهرانه برافروخته شدن ممکنه کلا مذاکره رو به بنبست برسونه.
عصبانیت احساسات دردناک را میپوشاند
مشابه مکانیسمهای دفاعی زیگموند فروید برای محافظت از فرد در برابر اضطرابهای ناشی از مورد حمله قرار گرفتن Ego، خشم هم این کارکرد روانشناختی حیاتی رو داره. در این حالت، عصبانیت احساسی هست که احساسات دردناکتر شما رو مسدود میکنه. مثلا کسی که پارتنر اون بهش خیانت کرده، ممکنه به جای روبهرو شدن با درد و رنجاش (که میتونه غیرقابل تحمل باشه) از عصبانیت برای کنترل شریک زندگیاش استفاده کنه.
میزان منطقی بودن این موضوع شاید سوالبرانگیز باشه. اما مغز چنین فردی خشماش رو فعال میکنه تا از فروپاشی روانی اون جلوگیری کنه. مشخصا کسی که خشم و کارکردش رو میشناسه، و البته عقل سلیمی هم داره، خیلی بهتر میتونه از فواید عصبانی شدناش کمک بگیره؛ مثلا برای تغییر شرایط یا نجات خودش انگیزه پیدا کنه.
خشم ما را به سمت “خود” عمیقتر سوق میدهد
تعمق و خودشناسی بیشتر هم از فواید خشم است. عصبانی شدن اصولا یه احساس کاملا آشکار هست، و گاهی میتونه آتشفشانی باشه. با این وجود، درست مثل ماگمایی که از زیر پوسته زمین رو فشار میده تا روی زمین جاری بشه، نیروهای زیادی وجود دارند که خشم ما رو به سطح میارن، مثلا ترس و حالت تدافعی. این میتونه ترس از دست دادن کنترل یا ترس از تنها ماندن، طرد شدن، رها شدن، مورد بیمهری قرار گرفتن و … باشه.
خشم بینشی رو نسبت به خودمون فراهم میکنه، و ریشه اون رو به ما نشون میده. در واقع پیدا کردن راه رفع خشم خودش یکی از فواید عصبانی شدن هست. فقط پس از رفع چیزی که منجر به خشم ما میشه میتوانیم خودمون رو از فشار و رنجی که بعضا ایجاد میکنه رها کنیم.
تمایل به خودسازی هم از فواید عصبانی شدن است
خشم میتونه شما رو به فرد بهتری تبدیل کنه، و نیروی تغییر مثبت باشه. بینشی که خشم نسبت به عیوب و کاستیهای ما بهمون میده، البته اگر به صورت سازنده بهش نگاه کنیم، میتونه نتایج مثبتی داشته باشه. در واقع اینجا خشم نقش انگیزه رو به عهده میگیره.
کسی که میدونه چه چیزهای باعث عصبانیتاش میشه، میتونه روی این محرکها کار کنه تا واکنشاش رو در برابر اونها متعادل کنه؛ و با اینکار کیفیت زندگی و روابطش رو بالا ببره.
عصبانیت هوش عاطفی را تقویت میکند
افرادی که مایل به پذیرش احساسات ناخوشایندی مثل خشم هستند، به جای اینکه از اون اجتناب یا سرکوباش کنند، هوش هیجانی بیشتری دارند. افرادی که از نظر عاطفی باهوش هستند، در مقابل خشم مقاومت نمیکنند. به جای اینکار، اونها ترجیح میدن از فواید خشم استفاده کنند. چطور؟ با داشتن سیستمهای واکنش عاطفی انعطافپذیرتر و سازگارتر.
نظر شما درباره فواید خشم و عصبانیت چیست؟
مفهوم “خشم سازنده” با وجودی که بدنام هست، داره حمایت تجربی بیشتری رو از طرف محققان دریافت میکنه و میتونه نقش مفیدی در زندگی ما داشته باشه.
عصبانیت بخشی جداییناپذیر از مکانیسم جنگ یا گریز (fight-or-flight) ماست که شاید در گذشتههای دور فقط ضرورتی برای بقا بود، اما در دنیای مدرن هم کارکردهای مثبت خودش رو داره. انگیزه و عملی که توسط خشم ایجاد میشه، میتونه ما رو به سمت رسیدن به اهدافمون سوق بده، ما رو وادار کنه تا مشکلاتی رو که در دنیا میبینیم اصلاح کنیم و …
خشم شدید در موقعیتهای مرگ و زندگی هم فوقالعاده مهمه (هرچند که این مورد از فواید عصبانیت کاربرد زیادی در زندگی روزمره نداره). کلید اثربخشی خشم اینه که اون رو با شدت مناسب هر موقعیت ابراز کنید، و در عین حال اون رو احساس کنید (به جای سرکوب) و خردمندانه ازش استفاده کنید.
کار سادهای نیست، اما قطعا ارزش تلاش رو داره. به زندگیتون فکر کنید، تغییرات اساسی شما چه زمانهایی اتفاق افتادند؟ وقتی که خوش و خرم بودید، یا وقتی که مسئلهای شما رو به شدت عصبانی کرده بود؟
خشم شاید مثل آتش باشه؛ زمانی که کنترل نشه، میتونه مخرب باشه، اما زمانی که مدیریت و ازش عاقلانه استفاده بشه، میتونه ابزار مفید و قدرتمندی باشه که روشنگری در پی داره.
به شما آیا فواید خشم میتونه زندگی ما رو بهتر کنه، یا اینکه صرفا ما و دنیای اطرافمون رو میسوزونه؟ منتظر نظرتون در اینباره هستم؛ و اگه مایلاید از سایت و ادامه فعالیتاش حمایت کنید، میتونید از طریق وبسایت «حامی باش» اقدام کنید.
2 پاسخ
سلام واقعا مطلب مفیدی بود و لدت بردم ممنونم از زحماتتون
جسارته ولی میشه خواهش کنم اسم کاملتون رو بفرمایید ؟ من برای نوشتن مقاله ام سعی دارم از مطالب شما استفاده کنم و برای این کار نیاز هست اسم کاملتون رو ذکر کنم
ممنون میشم
سلام زهرای عزیز، از محبتات ممنونم.
آیا امکان ذکر نام اختصار نویسنده یا آدرس وبسایت به هیچ عنوان وجود نداره؟