قبلا درباره نقاط قوت و در واقع فواید درونگرایی تا حدودی صحبت کردیم؛ اما اینجا قصد دارم نقاط ضعف افراد درون گرا و چالشهایی که ممکنه به خاطر این موضوع باهاش روبهرو بشن رو بررسی کنم.
تمایل به کسب تایید دیگران دارند (شاید)
به عنوان کسی که از اول عمرش یه درونگرا بوده و به همین عنوان هم شناخته میشده، باید بگم این موضوع حداقل از نقاط ضعف افراد درون گرای کهنهکار نیست!
با این وجود، به خاطر اینکه درونگراها معمولا آماج انواع و اقسام برچسبها از دنیای بیرون قرار میگیرند (از جمله پایه نبودن، مغرور بودن، بیادب بودن و …)، ممکنه این تمایل در اونها به وجود بیاد که بیشتر از نیازهای خودشون، به نظر دیگران بها بدن. مثلا حاضرند تو یه مهمونی عذابآور شرکت کنند، ولی در آرامش نباشند.
ممکن است بسیار حساس باشد
حساسیت بالا هم میتونه نقطه ضعف افراد درون گرا محسوب بشه. شاید شما یه انتقاد خیلی سازنده رو به یه درونگرا منتقل کنید، اما باید این رو در نظر داشته باشید که اون فرد ممکنه برای پردازش و پذیرش چیزی که شنیده، به یه مقدار زمان نیاز داشته باشه.
البته نباید هول کنید و فکر کنید اصلا نباید همچین حرفی به درونگراها بزنید. اولا اینکه درونگراها اصولا زیاد فکر میکنند، دوما اینکه اونها معمولا بازخورد رو حسابی جدی میگیرند. بسته به شرایط، این بحث “حساس بودن” میتونه یه ابرقدرت باشه، گاهی هم یکی از نقاط ضعف افراد درون گرا.
در دام اضطراب و نگرانی میافتند
بعضی از موقعیتهایی که برای درونگراها خیلی مطلوب نیست، برای افراد برونگراتر خیلی هم لذتبخشه. مثلا، خیلی از درونگراها هستند که اصلا از اپن آفیس (open office) خوششون نمیاد، چون حس میکنند در معرض دید هستند و نمیتوانند تمرکز کنند.
یا اینکه از small talk خوششون نمیاد (مخصوصا در رویدادهای شبکهسازی، چون شدیدا حس ناخوشایند و اجباریای داره)، با اینکه عاشق ارتباط عمیق با افراد هستند. یعنی اینجوری بگم که اگه بحث عمیق و درباره یه مضوع جالب برای اونها باشه، این نقطه ضعف افراد درون گرا رسما محو میشه و حتی ممکنه اونها رو با یه برونگرا اشتباه بگیرید!
درونگراهای باتجربهتر هنر small talk رو جدیتر میگیرند، و سعی میکنند بهش تسلط پیدا کنند؛ چون فکر میکنند این مهارت راه روی برای داشتن مکالمههای باکیفیتتر باز میکنه.
از وقفه خوششان نمیآید
خیلی از درونگراها به راحتی توسط محرکهای بیرونی منحرف میشن. با وجود این نقطه ضعف افراد درون گرا، اونها معمولا مودبتر از اون چیزی هستند که بخوان اعتراضهای شدید داشته باشند؛ ولی وقتی که سعی میکنند تمرکز کنند، این وقفههای پیدرپی به شدت میتونه اونها رو کلافه بکنه.
محلهایکاری که در آن افراد دائما گفتوگو میکنند، یا روزها رو با جلسههای غیرضروری به پایان میرسونند، فکر و تمرکز عمیق رو برای این افراد عملا غیرممکن میکنه.
ساکت و بیادعا هستند
متاسفانه دنیا چنان با سر رفته توی دیوار که همچین خصوصیاتی از نقاط ضعف افراد درون گرا محسوب میشه 😐
در حضور افراد پر سروصداتر یا به نظر متقاعدکنندهتر، درونگراها به راحتی ممکنه نادیده گرفته بشن. وقتی یه درونگرا در یه جلسه ساکته، به خاطر اینه که داره با دقت به پاسخهای خودش فکر میکنه. خیلی مواقع افراد درونگرا میدونند که بهترین ایده رو دارند؛ اما ترجیح میدهند برای اینکه نظرشون رو بگن، حرف کسی رو قطع نکنند، و برای جلب توجه رقابت نکنند.
این به اصطلاح “نقطه ضعف افراد درون گرا” وقتی که در محیطی هستند که میدونند بهشون احترام گذاشته میشه و ایدههاشون میتونه تفاوت ایجاد کند، کاملا از بین میره.
از مرکز توجه قرار گرفتن متنفرند
هرگز درونگراها رو یک دفعه در مرکز توجه قرار ندید؛ طوری که همه در سکوت به اونها نگاه کنند و منتظر باشند یه چیز فوقالعاده خلاقانه و هوشمندانه بگن. این افراد وقتی حس کنند محاصره شدند، نمیتونند حتی یه دونه از صدها فکر شناور در ذهنشون رو به خوبی مخابره کنند.
روبهرو نشدن با این نقطه ضعف افراد درون گرا اتفاقا خیلی آسونه؛ قبل از انجام چنین کاری با اونها هماهنگ کنید. مثلا بهشون بگید درباره فلان موضوع دنبال ایدهای خلاقانه هستیم، فلان روز جلسه داریم، آماده باش! اونموقع اونها میتونند با ایدهای عالی شما رو به رگبار ببندند.
سرد و گوشهگیر به نظر میرسد
شناختن افراد درونگرا ممکنه دشوار باشه، ولی باور کنید اونها واقعا همچین قصدی ندارند! خیلی از دورنگراها به اندازه برونگراها اجتماعی هستند، ولی به زمان بیشتری برای گرم شدن نیاز دارند.
بین نقاط ضعف افراد درون گرا، این مورد وقتی که این افراد وارد یه جمع جدیدی میشن (مثلا یه محل کار جدید) میتونه تبدیل به یه کابوس تمامعیار بشه. اما صبر کنید و بهشون وقت بدید، اونها میتونند به بهترین همکار شما تبدیل بشن.
به شارژهای مجدد نیاز دارند
برونگراها بعد تعاملهای اجتماعی احساس انرژی میکنند، ولی درونگراها برای بازیابی انرژیشون باید یه مدت تنها باشند؛ و این میتونه نقطه ضعف افراد درون گرا به حساب بیاد. اگر این افراد به هر دلیل مجبور بشن این تایم رو قربانی کنند، تا زمانی که استراحت نکنند، نمیتونند با تمام ظرفیت کار کنند.
البته اصلا نباید فکر کنید که اونها به اندازه افراد برونگرا از معاشرت لذت نمیبرند، اما وقتی درگیر گفتگوهای عمیق هستند، واقعا زنده میشن و میشکفن! درونگراها به فضایی در برنامه خود نیاز دارند تا بعد از مناسبت های اجتماعی دوباره شارژ شوند.
زیاد به مهمانیها دعوت نمیشوند
بیاید واقعبین باشیم، خیلی از نقاط ضعف افراد درون گرا در واقع ناشی از برخورد عجیب (و گاهی ناعادلانه) دنیای بیرون با اونهاست، از جمله همین مورد.
در مورد مهمونیها و جمعهای دوستانه، درونگراها یا فراموش میشن، یا کنار گذاشته میشن، یا خودشون رو خیلی مودبانه از این ترکیب خارج میکنند. خلاصه که این اتفاق باعث میشه بسیاری از درونگراها رویدادهای اجتماعی رو که در اصل از تجربه اونها لذت میبرند رو از دست بدن.
به راحتی دوست پیدا نمیکنند
هر کدوم از نقطه ضعفهای افراد درون گرا که تا اینجا بررسی کردیم، قادر هستند نقشی در این موضوع داشته باشند. دوست پیدا کردن از چالشهای افراد درونگراست، با وجودی که اونها تقریبا همیشه دوستهای فوقالعادهای هستند.
در شبکههای اجتماعی زیاد به چشم نمیآیند
درست مثل دنیای واقعی (دورهمیها، محل کار و …)، زیاد پیش میاد که درونگراها در دنیای مجازی هم زیاد مورد توجه قرار نگیرند.
میدونم که این نقطه ضعف افراد درونگرا آخر دنیا نیست، اما مثلا به اون هنرمند درونگرایی فکر کنید که قصد داره در شبکههای اجتماعی کارش رو پروموت کنه، اما نمیتونه جنگولکبازیها و شلوغکاریهایی که کم هم طرفدار ندارند رو انجام بده!
در شبکهسازی چالشهایی دارند
به نقطه ضعف افراد درونگرا در دوستیابی که توجه کنید، میبینید که این مورد اونقدرها هم عجیب نیست. اهمیت شبکهسازی برای موفقیتهای کاری داره به طرز خطرناکی زیاد میشه، و این قضیه ممکنه چندان به نفع درونگراها نباشه.
شرکت در انواع و اقسام رویدادها، معرفی کردن خودت به آدمهای جدید، گوش دادن به اونها، رد و بدل کردن راه ارتباطی و … میتونه برای درونگراها یه کابوس جدی باشه. البته درونگراهای باهوش اونقدرها هم اجازه نمیدن که این موضوع باعث درخشش اونها در جمعهای کاری بشه. بیشتر اونها معمولا سعی میکنند طوری کار کنند که کارشون اونها رو معرفی کنه.
معمولا با والدینشان مشکل دارند
درونگراهای قدیمیتر این موضوع رو خیلی خوب درک میکنند؛ چون والدین جوان درک بهتری از این موضوعات دارند، شدیدا برخلاف پدر و مادرهای سنتیتر و مسنتر (مگر اینکه خودشون درونگرا یا بسیار حساس بوده باشند).
مشکل بهم زدن با خونواده هم باز باعث میشه اونها نادیده گرفته بشن و از بسیاری چیزها یه جورایی حذف بشن! اگر پدر/مادر هستید، خواهشا اونها رو بیشتر درک کنید و چرخه باطل این یه مورد از نقطه ضعف افراد درونگرا رو بشکنید!
احساساتشان را زیاد قورت میدهند
معمولا اگر درونگراها در یه موقعیت کاملا احساس راحتی نکنند، احساساتشون رو چندان بروز نمیدن. این حس میتونه خشم، ناامیدی و … یا حتی شادی باشه. این موضوع هم میتونه رابطه اونها با اطرافیان رو دچار چالش کنه، و در موارد حاد حتی عواقب فیزیکی هم برای اونها داشته باشه (مثلا بیماریهای قلبی-عروقی).
به نظر شما نقطه ضعف افراد درونگرا چیست؟
نظر شما چیه؟ آیا اینها واقعا نقطه ضعف افراد درونگراست یا ضعف دنیای بیرون در درک اونها و احترام گذاشتن بهشون؟ منتظر تجربهها و نظراتتون هستم.
راستی، اگه مایلاید از سایت و ادامه فعالیتاش حمایت کنید، میتونید از طریق وبسایت «حامی باش» اقدام کنید.
7 پاسخ
سلام ممنون از مطلب خوبتون تو شناخت خودم به عنوان یک درون گرا خیلی کمکم کرد. موفق باشید
ممنون از بازخوردت الهه عزیز، و خوشحالم که مطالب برات مفید بوده.
چرا درونگرا از دید بقیه خنگ به نظر میرسند . یکی نیس بگه بابا درونگرا ها میفهمن فقط اونها عکس العمل سریعی ندارن چون زیاد فکر میکنند و خیلی محتاط عمل میکنن و تصمیم گیری سریع واسشون سخته .
سلام .درون گرا هستم و خیلی تو فکر فرو میرم راهی برای رسیدن به برون گرایی میخام داشته باشم
سلام مهدی عزیز؛
پیشتر در مطلبی به اینکه چطور میشه درونگرایی رو در خود تقویت کرد مطلبی نوشتم. اما در اینباره هنوز خیر. سعی میکنم در آینده بهش بپردازم.
این درونگرا نیست که ضعف داره این دنیای بیرونه که ضعف داره و لیاقت یه درونگرا رو نداره
دقیقا