فرق درونگرایی و اظطراب اجتماعی

فرق درونگرایی و اضطراب اجتماعی چیست؟

“شما حلقه اجتماعی کوچیکی دارید و به شدت از زمان تنهایی‌تون محافظت می‌کنید. مدتی طول می‌کشه تا احساس راحتی کنید و یخ‌تون تو جمع باز شه. توی محل کار، دانشگاه یا … عملا تا وقتی مجبور نشید صحبت نمی‌کنید. مهمونی‌ها و جمعیت زیاد شما رو عصبی می‌کنه؛ فوق دکترای کنسل کردن انواع برنامه‌ها و پلن‌ها رو دارید. دیگران شما رو تودار، ساکت یا خجالتی می‌دونند و …”

اگه این ویژگی‌ها براتون آشناست و شما رو توصیف می‌کنند، پس احتمالا خودتون رو یه درونگرا می‌دونید. با این وجود، شاید به این فکر کرده باشید که آیا چیز دیگه‌ای باعث بی‌علاقگی شما به موقعیت‌های اجتماعی میشه یا نه؟ شاید براتون سوال شده باشه که آیا واقعا درونگرایی شدید دارید، یا اینکه دچار اضطراب اجتماعی هستید؟

جواب این سوال به دوتا مورد بستگی داره:

  • دلایلی که چرا با این رفتارها احساس راحتی می‌کنید (و براتون طبیعیه)
  • احساسی که درباره به تنهایی زمان گذروندن دارید

فرق درونگرایی و اضطراب اجتماعی

اضطراب اجتماعی و درونگرایی می‌تونند خیلی شبیه به هم باشند، چون علائم اونها شباهت‌های زیادی با هم دارند. اما در واقع، این دو تجربه کاملا با هم متفاوت‌اند و اشتراکات واقعیِ اونها اونقدرها هم زیاد نیست.

 

درونگرایی

یه تفاوت اساسی که بین درونگرایی و اضطراب اجتماعی وجود داره اینه: درونگرایی یه ویژگی شخصیتیه، نه وضعیتی مربوط به سلامت روان (قبلا مفصل‌تر توضیح دادم که «درونگرایی چیست؟»).

افراد درونگرا از دنیای بیرون انرژی نمی‌گیرند، بلکه دقیقا برعکس. به عنوان یه درونگرا، احتمالا زمان زیادی رو به کارهای انفرادی اختصاص می‌دید. آرامش و تنهایی، حتی تنها گذاشته شدن، برای شما جذابیت داره. به همین خاطر ممکنه ترجیح بدید بیشتر از اینکه با دیگرون برنامه بگذارید، با خودتون و برای خودتون برنامه‌ریزی کنید.

اگر درونگرا هستید، احتمالا:

  • شنونده خوبی هستید.
  • قبل از تصمیم‌گیری همه گزینه‌ها رو در نظر می‌گیرید.
  • از رویارویی و مشاجره (به هردلیلی و به هرشکلی) بیزارید.
  • ترجیح می‌دید احساسات و افکارتون را از طریق نوشتن یا هنر به اشتراک بگذارید.

 

چون درونگرایی بخشی از شخصیت شماست (نه لزوما چیزی که بتونید به راحتی اون رو تغییر بدید)، یاد گرفتن اون، بیشتر شناختن‌اش و توسعه مهارت‌های خاص می‌تونه به شما کمک کنه تا در جمع‌های مختلف آرامش بیشتری داشته باشید. اما … اما یاد گرفتن مهارت‌های جدید صرفا نمی‌تونه مدل دریافت انرژی شما (و مصرف شدن اون) رو تغییر بده.

 

اضطراب اجتماعی

اضطراب اجتماعی یا فوبیای اجتماعی معمولا یعنی وقتی در موقعیت‌های اجتماعی قرار می‌گیرید (یا حتی به اونها فکر می‌کنید)، عصبی می‌شید و ترس قابل توجهی رو تجربه می‌کنید. این ترس بیشتر به این خاطر ایجاد می‌شه که ممکنه دیگرون شما رو طرد کنند، قضاوت‌تون کنند و یا …

اگه درونگرا باشید، به راحتی با خودتون وقت می‌گذرونید چون از تنهایی لذت می‌برید. اما اگه اضطراب اجتماعی داشته باشید، ممکنه واقعا بخواید در جمع قرار بگیرید اما فکر اینکه آیا پذیرفته یا طرد می‌شید عصبی‌تون می‌کنه و شما رو از درون می‌خوره.

وقتی به مهمونی می‌رید یا با دوستاتون وقت می‌گذرونید، ممکنه مدتها به چیزایی که گفتید یا کارایی که انجام دادید فکر کنید و نگران باشید که بقیه درباره‌تون چه فکری می‌کنند.

اگه اضطراب اجتماعی دارید، به احتمال زیاد:

  • مدام اضطراب دارید که نکنه در جمع (هرجمعی) کارِ خجالت‌آوری انجام بدید.
  • از تعامل با افرادی که خوب نمی‌شناسید، خودداری می‌کنید.
  • به احتمال کوچک‌ترین لغزش‌ها در اجتماع، مثل فراموش کردن نام کسی یا عطسه کردن در طول سخنرانی، فکر می‌کنید.
  • احساس ناامیدی یا تنهایی می‌کنید، چون نمی‌تونید طوری که می‌خواید با دیگرون ارتباط برقرار کنید.

 

اضطراب اجتماعی وضعیتیه مربوط به سلامت روان؛ بنابراین ممکنه نگرانی و ترسی که تجربه می‌کنید بدون کمک و حمایت یک متخصص سلامت روان بهبود پیدا نکنه.

 

آیا میشه درونگرا بود و اضطراب اجتماعی هم داشت؟

درونگرایی، در اصطلاح پایه‌اش، یعنی تعاملات اجتماعی شما رو خسته می‌کنه (اصطلاحا شارژتون رو خالی می‌کنه) و برای بازیابی انرژی‌تون لازم دارید تنها باشید و برای خودتون وقت بگذارید.

خسته شدن به خاطر قرار گرفتن در جمع با مضطرب شدن به خاطر این موضوع مشخصا با هم تفاوت دارن؛ برای همین، درونگرا بودن به طور خودکار به معنی داشتن اضطراب اجتماعی نیست.

به‌عنوان یه درونگرا، ممکنه از وقت گذروندن با دیگرون لذت هم ببرید؛ البته تا وقتی که انرژی کافی داشته باشید، بتونید هرموقع که خواستید اون جمع رو ترک کنید، و محیط خیلی شلوغ یا طاقت‌فرسا نباشه.

اما اگه برای شارژ مجدد فقط به تنها بودن احتیاج نداشته باشید چی؟ چه اتفاقی میفته اگه در اصل به خاطر نگرانی‌تون نسبت به فکر و برداشت دیگران به تنهایی تمایل داشته باشید؟ شاید یکی از این سناریوها براتون آشنا باشه:

وقتی دوستی فورا جواب‌تون رو نمی‌ده، به این فکر می‌کنید که شاید ناراحت‌اش کردید و به آخرین برخوردها و حرفایی که با هم داشتید فکر می‌کنید.

در طول جلسات کاری معمولا ساکت و آروم در دورترین نقطه ممکن می‌شینید، به این امید که اصلا کسی بهتون توجه نکنه. قلب‌تون تند می‌زنه، کف دستاتون عرق می‌کنه، و مطمئن هستید که همه می‌تونند ببینند که صورت‌تون چقدر قرمز شده.

فراموش نکنید که درونگرایی (و برونگرایی) طیف دارن. و حتی وقتی به انتهای طیف درونگرایی نزدیک باشید، اینطور نیست که کاملا از مردم دروی کنید. بیشتر افراد درونگرا از بودن با دوستاشون لذت می‌برن، مخصوصا اون دوستایی که نیاز اونها به تنهایی رو درک می‌کنند.
 
وقتی “فاصله گرفتن از دیگرون” و “ترس” در زمانی که تنها می‌گذرونید نقش داشته باشد، باید به احتمال داشتن اضطراب اجتماعی فکر کنید. هرچند تحقیقات نشون میدن که اضطراب اجتماعی تا حدی در افراد درونگرا شایع‌تره، اما ویژگی‌های شخصیتی فوق‌العاده متنوع‌اند، و نمیشه درونگرایی رو مستقیم به اضطراب اجتماعی ترجمه کرد.
 

اگه وظیفه‌شناسی بیشتری دارید، ممکنه به خاطر از دست دادن جزئیات مهم یا ایجاد تصوری غیرقابل اعتماد از خودتون احساس اضطراب کنید. اگه سطح بالایی از روان رنجوری دارید، ممکنه بیشتر مستعد ناامنی عمومی و استرس باشید و نسبت به همه موقعیت‌های جدید نگران باشید.

حتی اگه به ابتدای طیف درونگرایی متمایل باشید (و درصد برونگرایی‌تون بیشتر باشه) باز هم می‌تونید اضطراب اجتماعی داشته باشید. به عبارت دیگه: بله، شما می‌تونید یه «برونگرای مضطرب» باشید.

 

خجالتی بودن کجای این معادله قرار می‌گیره؟

خجالتی بودن یکی دیگه از خصوصیاتیه که زیاد با اضطراب اجتماعی و درونگرایی اشتباه گرفته میشه. بعضی‌ها حتی معتقدن که اضطراب اجتماعی شکل شدیدی از کمرویی هست.

مثل افراد مبتلا به اضطراب اجتماعی، افراد خجالتی هم معمولا کنار غریبه‌ها معذب هستند و ترجیح میدن زیاد در موقعیت‌های اجتماعی ظاهر نشن.

اگه خجالتی هستید، خیلی ممکنه که:

  • ترجیح بدید از طریق پیام با دیگرون ارتباط برقرار کنید.
  • در محیط‌های اجتماعی از دوستان نزدیک‌تون جدا نشید.
  • نگران ملاقات با افراد جدید باشید و به این فکر کنید که آیا شما رو دوست خواهند داشت یا نه.
  • قبل از صحبت کردن در جمع قرمز بشید، عرق کنید، یا حس کنید توی دل‌تون رخت می‌شورن.

 

اما خجالتی بودن با شروع احساس راحت بودن کم میشه. مثلا ممکنه از ابراز عقیده بین دوستان صمیمی‌تون هیچ ترس و نگرانی‌ای نداشته باشید. و اگه بخواید همین کار رو در یه مهمونی انجام بدید، بعد از اینه که حس کنید مورد استقبال و پذیرش قرار گرفتید.

اضطراب اجتماعی، درونگرایی و کمرویی می‌تونند با هم اتفاق بیفتند، و تشخیص اینکه یکی کجا تموم میشه و یکی دیگه کجا شروع میشه ساده نیست. با این حال، خیلی‌ها بدون داشتن اضطراب اجتماعی به سمت کمرویی یا درونگرایی متمایل‌اند.

البته تحقیقات (قدیمی‌ای) هم هست که نشون میده هرچند ممکنه افراد خجالتی بیشتر اضطراب اجتماعی رو تجربه کنند، اما بسیاری از افراد خجالتی پریشانی مداوم مرتبط با اون رو تجربه نمی‌کنند.

 

آیا درونگرایی و اضطراب اجتماعی روی هم تاثیر می‌گذارند؟

اگر خجالتی و درونگرا هستید و اضطراب هم دارید، باید بدونید که این سه به طور بالقوه می‌تونند روی هم تاثیر بگذارند و انجام هرکاری در موقعیت‌های اجتماعی پیچیده‌تر کنند. بذارید یه مثال بزنم:

چیزی به جشن تولد بهترین دوست‌تون نمونده. قراره یه شب آروم و دوستانه داشته باشید، با گلچینی از بازی‌های رومیزی و غذاهای موردعلاقه‌تون. علاوه بر همه اینها، می‌دونید که میزبان و بقیه مهمون‌ها واقعا دوست دارند که شما هم توی این جشن شرکت کنید.

اما همچنین می‌دونید که چندتا دوست جدید هم به این مهمونی دعوت شده‌ان، که اونها رو خیلی خوب نمی‌شناسید. و خب، حالا حضور در این جمع و انجام دادن کارهای مورد علاقه‌تون یه مقدار احساس اضطراب بهتون میده.

اگه درونگرا باشید، احتمالا سریع از یکی‌-دو شب قبل شروع می‌کنید به برنامه‌ریزی برای قبل از مهمونی، حینِ اون و بعدش.

اگه خجالتی باشید، ممکنه به خاطر ملاقات با افراد جدید نگرانی داشته باشید، اما به خودتون یادآوری می‌کنید که دوستاتون برای حمایت از شما اونجا حی و حاضر هستند.

اما اضافه شدن اضطراب اجتماعی می‌توانه همه‌چیز رو تا حدودی پیچیده کنه. اگه بخوان یه بازی جدید رو امتحان کنند که شما بلد نباشید چی؟ اگه بازی‌ای رو انتخاب کنند که می‌شناسید، اما یه‌دفعه یکی از قوانین‌اش رو فراموش کردید چی؟ اگه نوشیدنی‌تون روی میز بریزه و شب همه خراب بشه چی؟ اگه شوخی کنید و هیچکس، حتی بهترین دوست‌تون هم نخنده چی؟

این نگرانی‌ها در روزهای نزدیک به مهمونی افکار شما رو اونقدر به خودش مشغول می‌کنه که حس کنید کاملا عصبی هستید و فکر می‌کنید بهتره دعوت‌تون رو کنسل کنید و به تنهایی بشینید فیلم ببینید.

 

چه موقع باید از متخصص کمک گرفت؟

اضطراب اجتماعی می‌تونه ادامه پیدا کردن دوستی‌ها و رابطه‌ها رو سخت کنه؛ شما تماید دارید که در محیط‌های اجتماعی شرکت کنید، اما ترس از انتقاد و طرد شدن مانع ایجاد ارتباطاتی میشه که می‌خواید. شما ممکنه:

  • پس از مدتی تنها بودن، احساس بدتری داشته باشید (نه بهتر).
  • به شدت دوست داشته باشید کنار دیگرون حضور داشته باشید و کنارشون احساس راحتی کنید، اما قدرت اینکار رو نداشته باشید.
  • زمان زیادی را صرف نگرانی درباره بازخوردها یا قضاوت‌ها منفی کنید.
  • شرکت کردن در تعاملات روزانه‌ی محل کار و تحصیل براتون چالش‌برانگیزه.
  • از الکل یا داروهای دیگه برای کمک به مدیریت ترس‌تون استفاده کنید.

 

با گذشت زمان، اضطراب اجتماعی می‌تونه به احساس انزوا، تنهایی و حتی افسردگی دامن بزنه. اما کمک گرفتن از یه تراپیست می‌تونه تفاوت بزرگی ایجاد کنه. چنین متخصصی می‌تونه:

  • روی ترس از قضاوت و طرد شدن کار کنه، و در مدیریت و رفع اون کمک‌کننده باشه.
  • برای هدایت بهتر موقعیت‌های اجتماعی مهارت‌هایی رو آموزش بده.
  • کمک کنه تا افکار اضطراب‌آور رو به چالش بکشید و دوباره چارچوب‌بندی‌شون کنید.
  • و …

نهایتا اینکه …

هرفرد با سطح خاصی از تعامل اجتماعی راحته. وقتی تنهایی به شما کمک می‌کنه تا دوباره شارژ بشید و تنها بودن باع ناراحتی و سرخوردگی‌تون نمیشه، احتمالا مشکلی ندارید و جای نگرانی نیست.

اما اگه ارتباط با بقیه براتون چالش‌برانگیزه، حتی وقتی که می‌خواید حلقه اجتماعی‌تون رو بزرگ‌تر کنید، شاید بد نباشه با یه تراپیست ارتباط بگیرید.

در نظر گرفتن توهم کانون توجه بودن یا اثر نورافکن (Spotlight Effect) هم می‌تونه به کاهش احساس خودآگاهی اجتماعی کمک کنه؛ این کاملا طبیعیه که نگران گفتن حرفی اشتباه یا انجام کاری خجالت‌آور باشید.

اما حتی اگه اینکار رو انجام بدید، احتمال اینکه مورد توجه قرار نگیره خیلی بالاست. اکثر مردم به چیزی که اطراف‌شون اتفاق میفته خیلی کمتر از چیزی که تصور می‌کنید توجه می‌کنند.

شما در این‌باره چی فکر می‌کنید؟ آیا با “درونگرایی”، “خجالتی بودن” و یا “اضطراب اجتماعی” دست و پنجه نرم کردید؟ (یا می‌کنید؟) منتظر خوندن تجربه‌هاتون هستم. و  اگه مایل‌اید از سایت و ادامه فعالیت‌اش حمایت کنید، می‌تونید از طریق «حامی باش» اقدام کنید.

نوشته شده توسط
دیدگاه‌ها

2 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین نوشته‌ها